هدف از این تحقیق بررسی مالکیت و مدیریت واحدهای اقتصادی با فرمت docx در قالب 26 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 

 

فهرست مطالب

ساختار مالکیت

2-2-1- مالکیت و مدیریت واحدهای اقتصادی

2-2-2 حاکمیت شرکتی

2-2-2-1 تعریف حاکمیت شرکتی

2-2-2-2 مکانیسم های حاکمیت شرکتی برای حمایت از سهامداران

2-2-3 گروه بندی های مختلف سهامداران

2-2-4- ساختارهای مالکیت

2-2-4-1- سرمایه­گذاران نهادی

2-2-4-1-1- فرضیه های مربوط به نقش نظارتی سهامداران نهادی

2-2-4-1-2- سرمایه گذاران نهادی حساس به فشار و غیرحساس به فشار

2-2-4-2  سرمایه­گذاران شرکتی

2-2-4-3-  سرمایه­گذاران مدیریتی

- سرمایه­گذاران خارجی

- تئوری نمایندگی

2-2-6- رابطه ساختار مالكیت با كارآیی بازار سرمایه

پیشینه

منابع

 

 

 

تئوری ذینفعان در سال  1984توسط (فری من) مطرح شد وی در این تئوری بیان می کند شرکت ها بسیار بزرگ شده­اند و تأثیر آنها بر جامعه آنقدر عمیق است که باید علاوه­بر ذینفعان به بخش­های مختلفی از جامعه توجه کرد و شرکت­ها باید در قبال همه این بخش ها پاسخگو باشند (کرمی و همکاران ،1388،48). شرکت ها برای انجام فعالیت های بزرگ اقتصادیتاسیس شده اند. یکی از انواع این شرکت ها که امروزه به وفور وجود دارد شرکت های سهامی اند. بر اساس ماده 1 قانون اصلاح مواردی ازقانون  تجارت ایران، شرکت های سهامی عبارتنداز(منصور1382):شرکت هایی که سرمایه آنها به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی آنها است. دراین شرکت ها سرمایه های خرد برای انجام کارهای بزرگ تجهیز می شوند .

 

 

 

به دلیل عدم وجود تخصیص لازم زمان کافی و حتی در برخی مواقع عدم نیاز مالکان به اداره شرکت خود اشخاصی به نام مدیران پا به عرصه گذاشتند که به عنوان نمایندگان مالکان ،اداره امور شرکت ها را در دست گرفتند. این رابطه نمایندگی شهرت یافت جنسن و مکلینک ،1976، رابطه نمایندگی را قراردادی می دانند که براساس آن صاحب کارنماینده (عامل) را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیم گیری را به او تفویض می کند. اما مدیران لزوماً سهام زیادی در تملک ندارند ،بنابراین مشکلی که وجود دارد این است که مدیران لزوماً به نفع سهامداران تصمیم نمی گیرند . جنسن و مکلینک ،1976 ، بر این عقیده اند که اگر دو طرف قرارداد (مالک و نماینده) به فکر حداکثر نمودن منافع خود باشند دلیل خوبی در دست داریم که نماینده نمی تواند درتمامی حالتها به فکربرآورده کردن منافع مالک باشد.وجود چنین واقعیت هایی پرسش های اصلی را برای نحوه هدایت و کنترل شرکت ها به میان آورده است.