هدف از این تحقیق بررسی اعتماد در بین جوامع و نظرات جامعه شناسان با فرمت docx در قالب 72 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 

 

فهرست مطالب

اعتماد در بین جامعه شناسان؛ مرور نظری

الف: جامعه شناسان کلاسیک  

ب: جامعه شناسان معاصر  

عتماد و انواع جوامع  

الف: اعتماد در جوامع مدرن  

ب: اعتماد در جوامع در حال گذار  

پیشینه

منابع

 

 

 

اگرچه جامعه شناسان کلاسیک هیچ یک به بحث اعتماد به عنوان یک موضوع واحد نپرداخته­اند؛ ولی از لابه لای نظریه­های آنها این موضوع قابل استخراج است. باربارامیزتال یک فصل کتاب «اعتماد در جوامع مدرن» را به همین بحث اختصاص داده و معتقد است جامعه شناسان کلاسیک به شکل گیری و توسعه مفهوم اعتماد کمک شایانی نموده و در تشریح و تبیین ماهیت اعتماد مؤثر بوده­اند. به اعتقاد میزتال نظریه اعتماد در نزد تونیس را در ارتباط با دو نوع اجتماعات انسانی گمینشافتی وگزلشافتی می­توان یافت. طبق نظر تونیس یک اجتماع گمینشافتی در بسیاری از ابعاد شبیه یک خانواده بزرگ و گسترده است. وابستگی مشترک و متقابل زندگی خانواده، احساسات مشترک مبنی بر امیال طبیعی و حالات روحی طبیعی را که از طریق تجارب و فعالیت‌های مشترک تقویت می­شوند، شدیداً درگیر می­کند.

 

 

 

 این روابط طبیعی بدون تضاد نیستند، اما تنش­ها و بحران ها به طور مودت آمیزی به شیوه­های مورد قبول، با اقتدار همراه وفاق حل می­شوند (میزتال، 58:1380). درگزلشافت آدم‌ها در روابط با دیگران تنها به خاطر دلایل صرفاً ابزاری وارد عمل می­شوند چراکه جستجوی سود و قدرت در انسان مدرن ذاتی است. انسان مدرن نه تنها با بحران معنا مواجه است، بلکه به شدت آزادی خود را از دست می­دهد. تصمیم وانتخابهای فردی در این جوامع مهمتر از تکلیف و احساسات مشترک است. براساس نظرات تونیس، روابط مبتنی بر اعتماد تنها در گمینشافت وجود دارد و از سوی ارزش‌های دینی و اخلاقی تقویت می­شود و آن نیز به نوبه خود روابط اعتماد را تسهیل می­کند و به افزایش چسبندگی اجتماعی کمک می­نماید. در گزلشافت اطمینان شدیداً غیر شخصی است، این نوع از اطمینان غیر شخصی، نتیجه همکاری اقتصادی فزاینده و تخصصی شده در حال رشد است. در نتیجه اعتماد، جزء کوچک و کم اهمیت است. تنها ثروت شخص مهم است. نوع دوم اعتماد غیر شخصی زمانی اتفاق می­افتد که ما با طرف مقابل آشنا نیستیم، اما به مهارت، دانش یا ارادة آن، مثل پزشکان و حقوقدانان، متکی و وابسته هستیم. در اینجا ما به متخصصان به خاطر مهارت فنی آنان اعتماد داریم (میزتال، 59:1380).